فردایی هوشمندتر

Description

چگونه 15 دقیقه هک عصبی در روز می تواند به شما کمک کند بهتر کار کنید، سریعتر فکر کنید و کارهای بیشتری انجام دهید

فردایی هوشمندتر (۲۰۲۱) به شما نشان می دهد که چگونه با استفاده از تکنیکی به نام هک عصبی (هک مغز و اعصاب ) neurohacking ، مغز خود را ارتقا دهید. شما یاد خواهید گرفت که چگونه حافظه، خلاقیت، تنظیم هیجانی و آنچه به عنوان “عملکرد اجرایی” شناخته می شود را از طریق خودآزمایی و آزمایش بهبود بخشید – همه اینها با بینش های علوم اعصاب پشتیبانی می شوند.

درباره نویسنده

الیزابت آر. ریکر یک محقق مغز است که در تقویت شناختی و هک عصبی تخصص دارد..

مقدمه

هک مغز و اعصاب (به انگلیسی: Neurohacking) عبارتی مصطلح برای اشاره به مهندسی مغز و اعصاب است. به عبارت دقیق تر هک مغز و اعصاب به هرگونه روش دستکاری یا مداخله در ساختار یا کارکرد نورون‌ها یا سلول های عصبی برای بهبود یا تعمیر آنهاست).

شاید باور داشته باشید که با افزایش سن، باهوش تر نمی شوید. یا ممکن است فکر کنید که اگر هرگز خیلی خلاق نبوده اید، همیشه همینطور خواهید بود. حتی ممکن است متقاعد شده باشید که همیشه حافظه بدی خواهید داشت.

اما حدس بزنید چی؟ اگر به هر یک از این چیزها اعتقاد دارید، در اشتباهید! و اگر تا به حال آرزو کرده اید که بتوانید بخش خاصی از مغز خود را تقویت کنید، پس ایده هک عصبی باید به شما امید بدهد. نوروهکرها می‌دانند که مغز ما انعطاف‌پذیر هست. ما می توانیم تغییرات مثبتی ایجاد کنیم.

این پادکست با تکیه بر بینش دانشمندان علوم اعصاب، نظریه پشت هک عصبی را به همراه تمرینات عملی برای بهبود حافظه، جرقه زدن خلاقیت و تمرین خوب مغز ارائه می دهند.

بخش اول

هک عصبی شامل خودشناسی و خودآزمایی است.

هک عصبی به معنای شناخت بهتر خود و امتحان کردن چیزهایی است که باعث بهتر کار کردن مغز شما شود. این کار مانند یافتن ترفندهای هوشمندانه برای آسان کردن زندگی است، اما برای ذهن شما.

احتمالاً نام “هک زندگی”  (life hack) را شنیده اید، درست است؟ یعنی ترفندهای کوچکی که کار را آسان تر می کنند. خب، هک عصبی همینطور است، اما برای مغز شما. یعنی در مورد درک نحوه عملکرد مغز است تا بتوانید تفکر و  واکنش‌های خود را بهبود ببخشید و حتی با چالش‌های ذهنی که ممکن است با آن روبرو شوید مقابله کنید.

به آن مانند هک کامپیوتر فکر کنید. همانطور که هکرهای کامپیوتری باید سیستم هایی را که با آن کار می کنند را درک کنند، هکرهای عصبی نیز باید در مغز خود متخصص شوند. مثل این است که ابر رایانه شخصی خود را داشته باشید!

تبدیل شدن به یک هکر عصبی به معنای یادگیری در مورد ابررایانه شگفت انگیز و منحصر به فرد خود است. اینجاست که هک عصبی با خودیاری معمولی متفاوت است. به‌جای تکیه بر نسخه‌ها و توصیه‌های کلی، باید واقعاً خودتان را درک کنید و چیزهایی را امتحان کنید که بهترین سود را برای شما دارند. . مثل این است که آزمایش هایی روی خودتان انجام دهید تا ببینید چه چیزی به مغز شما کمک می کند بهترین عملکرد را داشته باشد.

نوروهکرها از رویکرد دانشمندان بنام « خودتان آن را انجام دهید» (do  it yourself) استفاده می کنند – آنها توانایی های مغز را اندازه گیری می کنند و راه حل هایی را برای بهبود آنها آزمایش می کنند.

برای یادگیری در مورد مغز خود، باید پیشرفت آن را در زمینه هایی که به دنبال بهبود آن هستید اندازه گیری و پیگیری کنید. برای مثال، اگر فکر می‌کنید حافظه‌تان می‌تواند بهبود  پیدا کند، باید مهارت‌های حافظه‌تان را آزمایش کنید و به مرور زمان آن‌ها را ضبط کنید.

خوشبختانه هیچ لحظه ای بهتر از زمان حال برای انجام این کار وجود ندارد! ما در عصر برنامه‌های رایگان و خود ردیابی (self-tracking) زندگی می‌کنیم که همه چیز را از یادگیری زبان گرفته تا یادآوری خاطره ضبط می‌کنند. خود ردیابی همچنین می تواند به شما کمک کند بفهمید که آیا چیزهایی در اطراف شما یا بدن شما وجود دارد که می تواند بر عملکرد مغز شما تأثیر بگذارد.

مورد مارک درانگزهولت، پزشک و دانشمند را در نظر بگیرید. در سال 2014، او به پزشک خود شکایت کرد که از مه وحشتناک مغزی رنج می برد – دوره هایی که دچار نقص تمرکز و حافظه می شد. در ابتدا، دکتر او قادر به کمک نبود، بنابراین Drangsholt همه چیز را به دست خود گرفت.

او از شرکت‌های ویژه‌ای استفاده کرد که اطلاعات شخصی درباره مغز، ژن‌ها و خون او را می‌دهند. سپس با تمام این اطلاعات نزد پزشکش رفت. آنها با هم به این موضوع پی بردند: برخی از رگ های خونی در ناحیه کلیدی مغز مارک بسیار باریک بودند. اگر او این رویکرد خود را انجام نمی داد و درباره خودش نمی دانست، شاید مشکلش هرگز حل نمی شد.

این خودشناسی است که به ما قدرت می دهد تا توانایی های ذهنی خود را هک کنیم. در قسمت های بعدی، نحوه اجرای آن را بررسی خواهیم کرد.

بخش دوم

سیم کشی مغز شما منحصر به فرد و قابل انعطاف است.

بنابراین، برای تبدیل شدن به یک نوروهکر موثر، باید ذهن خود را بشناسید. همانطور که هیچ دو دانه برفی شبیه هم نیستند، هیچ مغزی مانند مغز شما وجود ندارد. در واقع، حتی اگر یک دوقلو همسان باشید، از نظر عصب شناختی با خواهر یا برادرتان متفاوت خواهید بود.

برخی از چیزهایی که مغز شما را مال شما می کند، چیزهایی هستند که با آنها متولد شده اید. اما، به گفته دانشمندان، تنها 50 درصد از هوش شما توسط عوامل ژنتیکی تعیین می شود. 50 درصد دیگر ناشی از عوامل غیر ژنتیکی مانند کارهایی است که انجام می دهید و یاد می گیرید. این بدان معنی است که بسته به نحوه استفاده از آن، می توان مغز خود را تغییر داد. مغز شما قابل ویرایش است.

سیم کشی مغز شما همیشه تغییر می کند، بسته به کاری که با آن انجام می دهید. این همان چیزی است که ما به آن نوروپلاستیسیته می گوییم. با گذشت زمان، هنگام یادگیری مهارت های جدید یا ایجاد عادات جدید، نورون های مغز شما ارتباط برقرار می کنند. اما اگر استفاده از این مهارت ها را متوقف کنید، سیم ها قطع می شوند. این همان موضوعی است که میگن  اگر استفاده نکنید  آن را از دست می دهید. یا همانطور که دانشمندان علوم اعصاب دوست دارند بگویند، “نورون هایی که با هم شلیک می کنند، به هم متصل می کشند” و ” نورون هایی که همگام نمی شوند، پیوند خود را از دست می دهند.”

به عنوان مثال، وقتی برای اولین بار آهنگی را با گیتار یاد می گیرید، مجموعه جدیدی از اتصالات عصبی را ایجاد می کنید. هرچه بیشتر تمرین کنید، این ارتباطات کارآمدتر می شوند.

در سال 2014، یک تیم تحقیقاتی کره ای از فناوری تصویربرداری مغزی برای بررسی مغز افرادی که تیراندازی با کمان را داشتند یاد می گرفتن و مبتدی بودن همچنین افراد ماهر در تیراندازی با کمان برنده مدال المپیک استفاده کردن.

مغز دانش‌آموزان در حالی که با تکلیف جدید دست و پنجه نرم می‌کردند، با فعالیت گسترده نورون ها همراه بود. در مقابل، تنها چند ناحیه از مغز المپیکی‌ها مشغول شلیک یک تیر بودند.

در سال 2014، یک تیم تحقیقاتی کره ای از فناوری تصویربرداری مغزی برای مطالعه کمانداران با سطوح مختلف مهارت استفاده کردند و روندی جذاب را آشکار کردند. هنگام مقایسه دانش آموزانی که تجربه تیراندازی با کمان نداشتند با کمانداران برنده مدال المپیک، اسکن مغز الگوهای متمایزی را نشان داد. دانش‌آموزان مبتدی در حالی که با این کار ناآشنا دست و پنجه نرم می‌کردند، فعالیت مغزی گسترده‌ای را از خود نشان دادند، در حالی که مغز المپیکی‌ها تعامل متمرکز و کارآمدی را نشان می‌داد و فقط از مناطق خاصی برای پرتاب یک تیر استفاده می‌کرد.

بنابراین نوروپلاستیسیتی به این معنی است که می‌توانیم نقطه ضعف را پیدا کنیم و از طریق تکرار، آن را بهبود بخشیم. با این حال، آنچه به عنوان بهبود و پیشرفت به حساب می آید بسیار شخصی است. برای مثال، صفات خاصی که به طور سنتی مانع تلقی می‌شوند، می‌توانند در واقع نوعی ابرقدرت باشند. اگر یکی از این ویژگی‌ها را دارید – مثلاً ADHD – ممکن است یک مزیت باشد تا ضعف.

به جای استفاده از هک عصبی برای تبدیل شدن به نوروتیپیک تر (کلمه ” نوروتیپیک ” به افرادی اطلاق می شود که دارای مغزهایی هستند که عملکرد مشابهی با اکثر همسالان خود دارند)، ممکن است بخواهید برخی از استعدادهای خاص خود را تقویت کنید. به عنوان مثال، مشخص شده است که ADHD در میان جراحان اورژانس رایج است، برخی از افراد مبتلا به ADHD در حالی که انجام بسیاری از کارهای کوچک و کسل کننده می تواند برای آنها سخت باشد، تمرکز فوق العاده آنها در موقعیت های شدید ممکن است کمک بزرگی باشد. که شغل آنها می تواند به جای توجه مداوم نیاز به فوکوس لیزری داشته باشد.

به این فکر کنید: برخی از افراد مبتلا به ADHD معتقدند که اجدادشان شکارچیان عالی بوده اند، نه گردآورنده. بر خلاف کسانی که با بسیاری از جزئیات خسته کننده دست و پنجه نرم می کنند، افراد مبتلا به ADHD واقعاً در تمرکز بیش از حد خوب هستند، به خصوص در موقعیت هایی که دیگران آن را بیش از حد می دانند. این مهارت ممکن است زمانی که آنها در حال شکار طعمه بودند واقعا مفید باشد.

درس اینجاست؟ قبل از اینکه نوروهک کنید، خودتان را بشناسید!

بخش سوم

عملکرد اجرایی یک نقطه قوت حیاتی است که می توان آن را هک عصبی کرد.

عملکرد اجرایی مجموعه ای از مهارت های ذهنی است که شامل حافظه کاری، تفکر انعطاف پذیر و خویشتن داری است.

زمانی که او نویسنده کتاب در دبیرستان بود، مردی به نام مارک را می شناخت.

یک روز هنگام ناهار، او را دید که با گروهی از دوستان صحبت می کند. گفتگو در مورد پتانسیل اینترنت بود. پس از شروع گفتگو، مارک مکث کرد. گاهی اوقات، او برای پرسیدن سؤالی صحبت را قطع می‌کرد، یا به آرامی مکالمه را در جهت‌های جدید هدایت می‌کرد. نویسنده  کتاب متوجه شد این مرد قادر بود تصویر بزرگتر را خیلی سریع ببیند، چندین چیز را به طور همزمان در ذهن خود نگه دارد و تمام استدلال های مختلفی را که شنیده بود ترکیب کند.

این مرد مارک زاکربرگ (موسس شبکه اجتماعی فیس بوک) بود. واضح بود، حتی در آن زمان، که او دارای یک توانایی غیر معمول بود – چیزی به نام عملکرد اجرایی  که چه در مدرسه و چه در دنیای حرفه ای، این یک نقطه قوت کلیدی است.

پیام مهم این است: عملکرد اجرایی یک نقطه قوت حیاتی است که می توان آن را هک عصبی کرد.

حالا تعریف عملکرد اجرایی دقیقا چیست؟ همانطور که از نام آن پیداست، این توانایی ذهنی است که تمام نواحی کلیدی دیگر مغز شما را تحت الشعاع قرار می دهد. به آن به عنوان مدیر عامل مغز خود فکر کنید. عملکرد اجرایی سایر توانایی های شما مانند خلاقیت و حافظه را برای دستیابی به اهداف خاص سازماندهی می کند.

عملکرد اجرایی را می توان به سه زیر توانایی تقسیم کرد: حافظه کاری، بازداری و انعطاف پذیری. اول، حافظه کاری توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن و دستکاری آن است. وقتی مکالمه ای را دنبال می کنید و تمام نکات مختلف را در نظر می گیرید از آن استفاده می کنید. سپس، بازداری چیزی است که شما را از افشای نظر خود باز می‌دارد، در صورتی که انجام این کار نتیجه معکوس دارد. در نهایت، انعطاف‌پذیری به شما این امکان را می‌دهد که از یک ایده به ایده دیگر بروید و همه آنها را به عنوان یک کل در نظر بگیرید.

از طریق هک عصبی، می توانید عملکرد اجرایی خود را بهبود بخشید. برای شروع، باید زیر توانایی‌های اجرایی خود که شامل حافظه کاری، بازداری و انعطاف پذیری هست  آزمایش کنید و ببینید در چه وضعیتی هست.

بیایید بازداری  را بررسی کنیم. یکی از راه های بررسی این موضوع، آزمون کلاسیک رنگ و کلمه استروپ است که به راحتی می توانید آن را آنلاین پیدا کنید. در تست استروپ، شما به کلمات مختلف با فونت های رنگی مختلف نگاه می کنید. وظیفه شما این است که معنی کلمه یا رنگ فونت آن را شناسایی کنید.

پس از انجام چند تست از این قبیل و ثبت نمرات خود، باید “مداخلات” منظم هک عصبی را برای افزایش عملکرد خود امتحان کنید.

اولین نوع بازی مغزی با شواهد علمی که نشان می‌دهد می‌تواند عملکرد اجرایی را بهبود بخشد، «n-back» نامیده می‌شود. شما باید اطلاعات دیداری و شنیداری را دنبال کنید. طرح‌های مختلفی وجود دارد، مثلا یک رشته حروف گفته می‌شود و باید آنها  را دنبال ‌کنید. به طور خلاصه، در کار N-Back، به شرکت کنندگان دنباله ای از محرک ها یک به یک ارائه می شود. برای هر محرک، آنها باید تصمیم بگیرند که آیا محرک فعلی همان محرک ارائه شده در N کارآزمایی قبل است یا خیر.

این بازی‌ها می‌توانند به ویژه برای افراد، از جمله کودکان و بزرگسالان مبتلا به ADHD، که چالش‌هایی در حافظه فعال و سایر عملکردهای اجرایی پیدا می‌کنند، مفید باشد.

بخش چهارم

خویشتن داری هیجانی برای موفقیت حیاتی است  و این چیزی است که می توانید روی آن کار کنید.

تصور کنید که در مراسم تشییع جنازه هستید، و به دلایلی نادرست، احساس می‌کنید خنده در درونتان موج می‌زند. شما به چیزی فکر می کنید که کاملاً بی ارتباط با لحظه غم انگیزی است که در آن هستید . به اطراف نگاه می‌کنید افرادی را با چهره‌های غم‌انگیز و اشک  آلود می‌بینید. اگر بخندید، بسیاری از آن افراد ممکن است دیگر هرگز با شما صحبت نکنند.

خوشبختانه، شما موفق به کنترل خنده کردن میشید. دلیل این موفقیت این  است که شما چیزی به نام خویشتن داری هیجانی دارید. بدون آن، ممکن است متوجه شوید که به شیوه های بسیار نامناسبی نسبت به موقعیت های مختلف زندگی واکنش نشان می دهید.

وقتی خویشتن داری هیجانی دارید، به این معنی است که می توانید احساسات خود را در زمان های مناسب نشان دهید. همچنین می توانید احساسات، افکار و حتی واکنش های بدن خود را مدیریت کنید تا استرس را بهتر مدیریت کنید. داشتن خویشتن داری هیجانی خوب برای موفقیت در روابط دوستانه، مدرسه و شغل شما بسیار مهم است.

نکته اصلی اینجاست: توانایی مدیریت هیجان ها برای موفقیت بسیار مهم است و می توانید تمرین کنید و در آن بهتر شوید. درست مانند عملکرد اجرایی، راه هایی برای بهبود خویشتن داری هیجانی شما وجود دارد. اما ابتدا، مانند یک هکر عصبی، باید خودتان را ارزیابی کنید تا ببینید از کجا شروع می کنید.

یک دوره مانند روز، ماه یا سه ماه آخر را انتخاب کنید و درباره آن فکر کنید. سپس، با استفاده از یک مقیاس 5 درجه ای، تصمیم بگیرید که چقدر با این جملات موافقید.  مانند: وقتی احساس می‌کردم تحت تأثیر احساسات قوی قرار می‌گیرم، می‌توانم تکانه‌هایم را کنترل کنم. وقتی ناراحت بودم می توانستم خودم را آرام کنم. و اگر می خواستم می توانستم احساسم را تغییر دهم. از آنجایی که این تست ها بسیار فردی هستند، مطمئن شوید که آنها را به گونه ای انجام می دهید که برای شما منطقی باشد. نکته مهم این است که پیشرفت خود را در طول زمان پیگیری کنید.

بعد از اینکه توانایی خود را در تنظیم هیجان های خود سنجیدید، زمان آن رسیده است که یک مداخله عصبی دیگر را امتحان کنید. سعی کنید به چیزی فکر کنید که باعث ایجاد درجاتی از ناراحتی هیجانی شما شود. این می تواند یک بحث حل نشده با یکی از اعضای خانواده یا شکست در برخی زمینه های زندگی حرفه ای شما باشد. این کار را به مدت پنج دقیقه در ذهن خود نگه دارید.

سپس، ده دقیقه مراقبه ذهن آگاهی را امتحان کنید. برای انجام این کار، در فضایی آرام بنشینید، چشمان خود را ببندید و روی تنفس خود تمرکز کنید. اگر احساس می‌کنید توجه‌تان سرگردان است، آن را به آرامی به سمت نفس‌تان برگردانید. با یادگیری کنترل افکار ناراحت کننده از این طریق، ارتباطات عصبی را که احساسات شما را تنظیم می کنند، تقویت خواهید کرد.

 

“بازی های ویدئویی می تواند با برانگیختن قوه تخیل شما به تنظیم هیجان ها کمک کند. بازی های ویدئویی اغلب شامل ایجاد یک آواتار، انتخاب نام و پخش صحنه ها از دیدگاه های مختلف یا به عنوان شخصیت های مختلف برای کشف حقایق پنهان و پاداش است. این بازی تخیلی یک واقعیت ارزشمند را پرورش می دهد. -مهارت زندگی – توانایی تصور نسخه های مختلف از خود و زندگی تان. خودتنظیمی هیجانی شامل تغییر درک یا احساس شما نسبت به یک موقعیت است که می تواند بر رفتار شما تأثیر بگذارد و شما را برای ایجاد تغییرات توانمند کند. در حالی که این فرآیند به تلاش نیاز دارد. با اولین قدم مهم شروع می شود: تصور اینکه همه چیز می تواند متفاوت باشد. شامل تصور هیجان ها یا رفتارهای جایگزین برای خود یا دیگران است. شرکت در بازی به تقویت این توانایی تخیل ضروری کمک می کند.

بخش ۵

از هک عصبی برای تقویت حافظه و سرعت یادگیری خود استفاده کنید.

ممکن هرازگاهی با افرادی روبرو  شوید که به نظر می رسد توانایی های یادگیری فوق بشری دارد، با حافظه ای که بسیار تاثیرگذار است. آنها می توانند یک کار پیچیده را تنها با یک نگاه انجام دهند یا یک زبان خارجی را در زمان کوتاهی یادبگیرن. برای بقیه ما باید از داشته هایمان نهایت استفاده را ببریم. خوشبختانه، تکنیک هایی برای تقویت حافظه ما وجود دارد. این خبر بسیار خوبی است زیرا در دنیای پرشتاب امروزی، توانایی یادگیری سریع و به خاطر سپردن موثرتر از همیشه ضروری است.

داشتن حافظه قوی و مهارت های یادگیری سریع یک دارایی مهم در زندگی شخصی و حرفه ای شماست. برای مثال، یک حافظه قوی می تواند در وقت ارزشمند شما صرفه جویی کند. اگر به یک زبان خارجی مسلط باشید، نیازی به ابزارهایی مانند Google Translate نیازی به توقف مکالمه ندارید.

دوم، این ویژگی ها اعتماد به نفس را القا می کند. واضح است که داشتن حافظه قوی و توانایی های یادگیری سریع در جنبه های مختلف زندگی چقدر مهم است.

سوم، توانایی یادگیری سریع در آینده اهمیت زیادی خواهد داشت. از آنجایی که هوش مصنوعی وعده می دهد بسیاری از افرادی که مهارت کمی دارند را برکنار خواهد کرد، انتظار می رود که میلیون ها نفر تا سال 2030 شغل خود را تغییر دهند. کسانی که می توانند مهارت های جدید را به سرعت کسب کنند، به بهترین وجه با این دنیای جدید سازگار خواهند شد.

اگر بهترین حافظه یا ظرفیت یادگیری را ندارید، این آینده می تواند چشم اندازی دلهره آور به نظر برسد. خوشبختانه، نوروهک می تواند به شما کمک کند تا پیشرفت کنید. البته، ابتدا باید مهارت پایه خود را آزمایش کنید تا بتوانید پیشرفت را اندازه گیری کنید.

برای آزمایش توانایی حافظه پایه خود، از شخصی که می شناسید بخواهید 20 کلمه تصادفی را یادداشت کند. سپس با استفاده از یک تایمر، به مدت یک دقیقه به 20 کلمه نگاه کنید. سعی کنید تا جایی که می توانید کلمات را حفظ کنید. پس از اتمام یک دقیقه، فهرست کلمات را بپوشانید. بعد، یک دقیقه استراحت کنید – به کلمات فکر نکنید! بعد از یک دقیقه استراحت ، تایمر را برای یک دقیقه دیگر تنظیم کنید و سعی کنید تا جایی که می توانید کلمات را به خاطر بیاورید. “چند درصد از 20 کلمه را به خاطر داشتید؟”

برای بهبود حافظه و مهارت های یادگیری، اپلیکیشن های عالی وجود دارد که مغز شما را تمرین می دهد.  که در قسمت کپشن این پادکست قرار داده می شود.

ایده کلیدی 6

خلاقیت چیزی است که می توانید آن را پرورش دهید.

خلاقیت گاهی اوقات ممکن است مرموز به نظر برسد – کیفیتی که نمی توانیم کاملاً درک کنیم. شاعران آن را به‌عنوان  درخشش ناگهانی الهام توصیف می‌کنند که به شیوه‌ای گریزان می‌آید و می‌رود.

بسیاری از ما خلاقیت را یک ویژگی ذاتی می‌دانیم—شما یا آن را دارید یا ندارید. اما واقعیت کمی واضح تر است. خلاقیت مهارتی است که با تمرین می توان آن را پرورش داد.

درسی که از مدارس تجربی در شانگهای گرفته می شود واضح است: وقتی نوبت به خلاقیت می رسد، هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر می شوید. معلمان این مدارس به جای درجه بندی صرفاً بر اساس کیفیت هنر کودکان، بر اهمیت تولید مقدار بیشتری از کار خلاقانه به عنوان یک معیار کلیدی برای ارزیابی تاکید می کنند.

دلیلی پشت آن وجود دارد: هرچه بیشتر در فعالیت‌های خلاقانه غوطه‌ور شوید، ، غلبه بر خودآگاهی که می‌تواند مانعی برای ساختن هر چیزی باشد، آسان‌تر است. این افزایش بهره وری می تواند مزایای قابل توجهی به همراه داشته باشد. بسیاری از هنرمندان و خلاقان مشهور، مانند پیکاسو با بیش از 20000 اثر یا باخ که بیش از 1000 قطعه را سروده است، در تولید آثار خود بی امان بودند. انجام کار بیشتر نه تنها اعتماد به نفس ایجاد می کند، بلکه کیفیت کار شما را نیز بهبود می بخشد.

 

حتی اگر اندازه گیری دقیق خلاقیت چالش برانگیز است، راه هایی برای ارزیابی و درک توانایی های خلاقانه شما وجود دارد. یک روش ساده شامل انتخاب یک شیء معمولی، مانند یک سنگ، و فهرست کردن موارد استفاده از آن تا جایی که فکر می کنید، مانند سلاح، لنگر، زیور آلات و غیره است. شمارش کنید که چند ایده تولید می کنید.

سپس، برای تقویت خلاقیت خود، یک مداخله هک عصبی را انجام دهید. درست مانند تمرین عملکرد اجرایی، دارونما را امتحان کنید. برای تقویت خلاقیت خود، در یک تکنیک هک عصبی ساده شرکت کنید. با رایحه هایی مانند دارچین، مرکبات یا نعناع به فضای خود، محیط را تغییر دهید. “کلمات جادویی” خود را بیان کنید – چیزی شبیه به “مطالعات بالینی نشان داده است که استشمام این عطر باعث افزایش خلاقیت من می شود.” پس از آن، یک کار خلاقانه مانند نوشتن، نقاشی یا تزئین انجام دهید و ممکن است متوجه افزایش جریان خلاقیت خود شوید.

برای اندازه گیری پیشرفت خود، آزمونی را تکرار کنید که شامل فکر کردن به استفاده از یک شی مشترک است.. در حالت ایده‌آل، متوجه افزایش خلاقیت خواهید شد و به مرور زمان به توانایی‌های خلاقانه خود اعتماد بیشتری خواهید داشت.

خلاصه نهایی

هک عصبی شامل تقویت عملکردهای خاص مغز از طریق خودآزمایی، استفاده از علم نوروپلاستیسیته است. با درک نقطه شروع خود، می توانید از مداخلات هک عصبی برای بهبود قابلیت هایی مانند عملکرد اجرایی، خلاقیت، تنظیم هیجانی و حافظه استفاده کنید.

نکته کاربردی:

برای عملکرد ذهنی واضح تر ورزش صبحگاهی را امتحان کنید. قبل از پرداختن به کارهایی مانند نوشتن یا مدیریت امور مالی، یک پیاده روی کوتاه، دویدن یا یوگا می تواند به عملکرد شناختی دقیق تر کمک کند.