اثرات عاطفی سرطان
سرطان بیماری است که بر بدن تأثیر میگذارد، اما میتواند تأثیر زیادی بر سلامت عاطفی نیز داشته باشد. داشتن احساس اضطراب، افسردگی، ترس یا نگرانی پس از تشخیص و در طول درمان طبیعی است.
برخی از نگرانیهای رایج افراد مبتلا به سرطان عبارتاند از:
- افسردگی. طبق آمار موسسه ملی سرطان، بین 15 تا 25 درصد بیماران سرطانی افسردگی دارند.
- اضطراب. مطالعهای در مجله پزشکی بریتانیا نشان داد که تا 10 درصد از بیماران سرطانی دارای اضطراب هستند.
- استرس پس از سانحه. یک مطالعه در سال 2017 نشان داد که حدود یکپنجم افرادی که سرطان آنها تشخیص داده شد، پس از تشخیص دچار اختلال استرس پس از سانحه شدند.
- نگرانی از دست دادن استقلال
- نگرانی و استرس در مورد مسائل مالی یا پزشکی
- مشکل در لذت بردن از سرگرمیها و فعالیتها
- عدم اطمینان، منفی نگری یا ترس، بهویژه در مورد آنچه در آینده در انتظار است
- خستگی یا انرژی کمتر
- احساس گناه
- مشکلات در رابطه با صمیمیت و رابطه
- مشکلات مربوط به شکل ظاهری
- انکار، خشم یا اندوه
بازماندگان سرطان و سلامت روان
بازماندگان سرطان اغلب با اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی دستوپنجه نرم میکنند. تحقیقات نشان میدهد بزرگسالانی که از سرطان جان سالم به در بردهاند، دو برابر بیشتر از بزرگسالانی که هرگز سرطان نداشتهاند، دچار مشکلات روانی میشوند. اضطراب بهویژه بر بسیاری از بازماندگان سرطان تأثیر میگذارد. اختلال استرس پس از سانحه نیز نسبتاً رایج است. ترس از بازگشت سرطان پس از درمان، عدم اطمینان از چگونگی بازگشت به زندگی پس از سرطان، یا احساس عدم اطمینان در مورد آیندهای که ممکن است در طول درمان در نظر گرفتن آن غیرممکن باشد، طبیعی است.
همچنین برای بازماندگان سرطان شایع است که پس از درمان موفقیتآمیز، نگرانیهای مربوط به سلامت روان داشته باشند. هنگامیکه دیگر نشانهای از سرطان در بدن وجود نداشته باشد ممکن است افراد تحت تأثیر احساساتی که در طول درمان مهار کردهاند غرق شوند؛ بنابراین، مهم است که بعد از درمان با یک متخصص کار کنید، حتی اگر علائم سلامت روان فوراً ظاهر نشود.
خانواده بازمانده سرطان نیز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. بر اساس تخمینهای موسسه ملی سرطان، حدود 24 درصد از بزرگسالان مبتلا به سرطان، والدین کودکان زیر 18 سال هستند. ممکن است برای والدین دشوار باشد که با کودکان در مورد سرطان صحبت کنند، بهخصوص کودکان خردسال که ممکن است درک نکنند. کمک گرفتن از یک درمانگر خانواده یا کودک ممکن است برای کل خانواده مفید باشد.
آیا سرطان میتواند باعث بیماری روانی شود؟
اگرچه بسیاری از افراد در طول درمان و بعد از درمان سرطان یا در نتیجه درمان، نگرانیهای مربوط به سلامت روان را تجربه میکنند، اما سرطان بهخودیخود مستقیماً باعث مشکلات سلامت روان نمیشود.
معمولاً پس از تشخیص سرطان، تغییرات خلقی، چه این نگرانیها فوراً یا در طول درمان ایجاد شود، متداول است. این مسائل خلقی، مانند اضطراب، استرس، افسردگی، تحریکپذیری یا ناامیدی میتوانند واکنش مستقیم به تشخیص بیماری باشند.
درمانهای سرطان میتواند منجر به تغییر در احساسات و خلقوخو نیز شود. این امر به این دلیل است که درمانها سیستم ایمنی را فعال میکنند که بهنوبه خود منجر به تغییراتی در مواد شیمیایی مغز میشود. درمانهای شیمیدرمانی علاوه بر عوارض جانبی جسمی همچنین اغلب عوارض جانبی مانند خستگی، افسردگی یا علائم اضطراب، مشکل در تمرکز یا توهم دارند .
مشاوره و درمان سرطان
درمانهای سرطان اغلب موفقیتآمیز هستند و بسیاری از افرادی که سرطان دارند سالها پس از تشخیص زندگی میکنند؛ اما افرادی که در طول درمان یا پس از آن با مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند، ممکن است کیفیت زندگی پایینتری داشته باشند. ازآنجاییکه اثرات عاطفی سرطان بسیار گسترده است و میتواند جدی شود، مهم است که قبل از بدتر شدن آنها به دنبال کمک باشید.
حتی از بازماندگان سرطانی که هیچ علائم سلامت روانی ندارند خواسته میشود به مشاوری مراجعه کنند که در مراقبتهای پس از سرطان تخصص دارد. تحقیقات نشان میدهد که کمتر از یکسوم از بازماندگان سرطان در مورد مسائل مربوط به سلامت روان با پزشک خود صحبت میکنند، حتی اگر در معرض خطر اضطراب و افسردگی باشند. صحبت کردن زودهنگام با یک مشاور میتواند به جلوگیری از جدی شدن مسائل کمک کند.
افراد ممکن است پس از درمان سرطان احساس آرامش و امیدواری کنند؛ اما احساس اضطراب و استرس نیز طبیعی است. اغلب بازگشت به زندگی مانند قبل از تشخیص دشوار است. عزیزان ممکن است درک نکنند که چه چیزی تغییر کرده است و احساس انزوا نیز در بازماندگان سرطان رایج است.
تماس با یک گروه حمایت از سرطان، بهویژه گروهی که توسط یک مشاور آموزشدیده رهبری میشود، یکی از راههای رسیدگی به اثرات عاطفی سرطان است. حمایت قوی یک عامل کلیدی در سلامت عاطفی خوب است و میتواند به صحبت با سایر افرادی که تجربه مشابهی را تجربه کردهاند کمک کند.
گفتاردرمانی اغلب به افرادی که با اثرات سرطان کنار میآیند توصیه میشود. درمان شناختی رفتاری نوعی درمان است که میتواند موفقیت خوبی داشته باشد. درمان شناختی رفتاری به افراد کمک میکند تا افکار منفی را به چالش بکشند و الگوهای تفکری را که منجر به آنها میشود تغییر دهند. اگر شریک زندگی و یا فرزند دارید، ممکن است زوجدرمانی یا خانوادهدرمانی توصیه شود. گروهدرمانی نیز میتواند برای برخی مفید باشد.
فواید روان درمانی برای بیماران سرطانی
اگر تشخیص سرطان دریافت کردهاید، ممکن است ترکیب پیچیدهای از احساسات و همچنین علائم فیزیکی و عوارض جانبی درمان را تجربه کنید. در هنگام تشخیص و در طول درمان، بسیاری از افراد مراحل عادی غم و اندوه و از دست دادن، انکار، عصبانیت، افسردگی و پذیرش را تجربه میکنند. همچنین ممکن است در این مدت علائم شدیدتری از اضطراب و افسردگی را تجربه کنید.
روان درمانی یکی از ابزارهایی است که میتواند به هدایت این احساسات چالشبرانگیز و بهبود کیفیت زندگی شما کمک کند. میتواند از شما حمایت کند و مهارتهای مقابله و انعطافپذیری را در این دوران سخت افزایش دهد.
انواع درمانها برای بیماران
- گفتاردرمانی: گفتگو درمانی فضای امنی را برای بیماران فراهم میکند تا آشکارا صحبت کنند و حمایت دریافت کنند. یکی از مزایای این نوع درمان، حضور و کمک شخص سومی است که میتواند فضایی برای احساسات و تجربیات شما داشته باشد درحالیکه مستقیماً درگیر زندگی روزمره شما نیست. این امر بهویژه زمانی مفید است که عزیزان شما نیز ممکن است در حال مبارزه باشند.
- درمان شناختی رفتاری: این درمان استاندارد طلایی رویکردهای درمانی است. به افراد میآموزد که چگونه در موقعیتهای استرسزا آرام شوند، افکار منفی را کنترل کنند، مثبتتر فکر کنند و در رفتارهای مفید مرتبط با بهبودی شرکت کنند.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: این رویکرد به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند که درد و عواطف جسمی خود را بپذیرند، درحالیکه تلاش میکنند آنچه را که هست بپذیرند و به سمت جلو حرکت کنند. تغییر از مبارزه با درد عاطفی به پذیرش آن به کاهش رنج کمک میکند.
داشتن وضعیت سلامت روان نامناسب در حین زندگی با سرطان می تواند نتایج را بدتر کند
مشخص شده است که افراد مبتلا به افسردگی ممکن است پیامدهای مرتبط با سرطان بدتر داشته باشند. این افراد ممکن است کمتر از برنامه های درمانی پیروی کنند یا از غربالگری های پیشگیری استفاده کنند. برای مثال، ممکن است کمتر ورزش کنند، بیشتر الکل بنوشند یا قرارهای درمانی را از دست بدهند.
مطالعات نشان میدهد افرادی که با بیماریهای روانی شدید، زوال عقل و مصرف مواد سر و کار دارند، شانس کمتری برای بقا پس از تشخیص سرطان دارند.
درمان سلامت روان می تواند میزان زنده ماندن را بهبود بخشد
بسیاری از متخصصان به این فکر میکنند که آیا درمان سلامت روان میتواند مسیر سرطان را تغییر دهد و دلیل خوبی برای این باور وجود دارد که میتواند!
یک مطالعه نشان داد که افرادی که تحت درمان قرار گرفتند و علائم افسردگی کمتری داشتند، نسبت به افرادی که علائم بیشتری داشتند، میانگین زمان بقای طولانیتری داشتند.
افرادی که تحت درمان قرار می گیرند، اغلب وضعیت کلی پزشکی آنها بهبود می یابد در نتیجه احتمال بیشتری دارد که مراقبت های پزشکی را دنبال کنند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند.
اگر فکر می کنید نشانه هایی از یک بیماری روانی را نشان می دهید، با پزشک خود در مورد گزینه های درمانی مانند مشاوره، دارو و درمان صحبت کنید.
آیا شیمی درمانی باعث مشکلات روانی می شود؟
برخی از افراد در نتیجه شیمی درمانی با فرآیندهای فکری مشکل دارند. ممکن است احساس کنند که نوعی مه افکارشان را کدر کرده است. این مه که به عنوان «مغز شیمی درمانی» شناخته می شود، می تواند توجه، تمرکز بر کارهای مدرسه یا محل کار، به خاطر سپردن اطلاعات جدید یا خوابیدن را دشوار کند. احساس خستگی یا افسردگی ممکن است همراه با این تغییرات ذهنی باشد. حتی اگر علائم جسمی شدید نباشند، شیمیدرمانی میتواند با دشوار کردن انجام وظایف شناختی بر زندگی روزمره تأثیر بگذارد.
اگرچه به آن «مغز شیمی درمانی» می گویند، این وضعیت می تواند در هر زمانی در طول سرطان رخ دهد، حتی در افرادی که شیمی درمانی دریافت نمی کنند. پزشکان بر این باورند که میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد، از جمله خود سرطان، همراه با عوامل دیگری مانند خستگی، افسردگی یا تغذیه نامناسب.
اغلب، شیمیدرمانی پس از مدت کوتاهی از بین میرود. اما مشکلات مغزی ممکن است ادامه داشته باشند، بنابراین مهم است که در هنگام شروع مشکلات با پزشک صحبت کنید، به جای اینکه منتظر بمانید تا زندگی روزمره را مختل کند. پزشکان، خانواده و دوستان حامی، می توانند به پیگیری علائم و مشکلات و توسعه راهبردهای مقابله ای کمک کنند.