افسردگی چیست؟

افسردگی را به عنوان پیش بینی آب و هوا برای خلق و خوی خود تصور کنید. 100% احتمال ابر و رگبار در روز دوشنبه وجود دارد. سه شنبه هم همینطور چهارشنبه به همان اندازه تلخ به نظر می رسد. در واقع، دو هفته آینده چیزی جز طوفان نشان نمی دهد. شما در این الگوی آب و هوای نامطلوب گیر کرده اید و به نظر می رسد هیچ آرامشی در راه نیست.

ممکن است احساس تنهایی کنید، درحالیکه افراد زیادی در اطرافتان هست. افسردگی یا اختلال افسردگی عمده که اصطلاح افسردگی بالینی است، یکی از شایع ترین شرایط سلامت روان است که حدود 350 میلیون نفر را در تمام گروه های سنی تحت تاثیر قرار می دهد.

 افسردگی همان غمگین بودن نیست. طبیعی است که گاهی اوقات احساس غمگینی یا بی انگیزگی کنید، اما افسردگی ثابت تر است و اساس بیولوژیکی واقعی دارد. این یک اختلال خلقی جدی است که می تواند بر سلامت و کیفیت زندگی شما و همچنین نزدیک ترین افراد به شما تأثیر منفی بگذارد.

تعریف بالینی، بر اساس ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات سلامت روان (DSM-5)، «دوره‌ای حداقل دو هفته‌ای است که در آن فرد خلق افسرده یا از دست دادن علاقه یا لذت به فعالیت‌های روزانه و اکثر علائم مشخص شده، مانند مشکلات خواب، غذا خوردن، انرژی، تمرکز یا خود ارزشی را تجربه می‌کند.. این تعریف سوگواری پس از از دست دادن عزیزان را منتفی می کند.

تقریباً دو سوم افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند، به معنای واقعی کلمه سعی می‌کنند پوزخند بزنند و آن را تحمل کنند. این افراد به دنبال کمک یا دریافت کمک نیستند  و آن‌هایی که افسردگی خود را با پزشک خود مطرح کنند معمولا چند ماهی از علایمشان گذشته. اگر افسردگی درمان نشود ممکن است سال ها باقی بماند و منجر به علائم فیزیکی یا حتی افکار خودکشی شود. حتی اگر یک دوره افسردگی به خودی خود برطرف شود، ممکن است مجدد عود کند.

بطور کلی، افسردگی (اختلال افسردگی اساسی) یک بیماری شایع و جدی پزشکی است که بر احساس، طرز تفکر و نحوه عمل شما تأثیر منفی می گذارد. خوشبختانه قابل درمان نیز هست. افسردگی باعث احساس غم و اندوه و یا از دست دادن علاقه به فعالیت هایی می شود که زمانی از آن لذت می بردید. این امر می تواند منجر به انواع مشکلات عاطفی و جسمی شود و می تواند توانایی شما را برای عملکرد در محل کار و خانه کاهش دهد.

علائم افسردگی چیست؟

علائم افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس غمگینی یا داشتن خلق و خوی افسرده
  • از دست دادن علاقه یا لذت به فعالیت هایی که زمانی از آن لذت می بردید
  • تغییرات در اشتها – کاهش یا افزایش وزن بی ارتباط با رژیم غذایی
  • مشکل در خوابیدن یا خواب زیاد
  • از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
  • افزایش فعالیت بدنی بی هدف (مثلاً ناتوانی در نشستن، قدم زدن، دست زدن) یا حرکات یا تکلم آهسته (این اعمال باید آنقدر شدید باشد که توسط دیگران قابل مشاهده باشد)
  • احساس بی ارزشی یا گناه
  • مشکل در تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
  • افکار مرگ یا خودکشی

علائم باید حداقل دو هفته طول بکشد و باید نشان دهنده تغییر در سطح عملکرد قبلی شما برای تشخیص افسردگی باشد.

همچنین، شرایط پزشکی (به عنوان مثال، مشکلات تیروئید، تومور مغزی یا کمبود ویتامین) می توانند علائم افسردگی را تقلید کنند، بنابراین مهم است که علل عمومی پزشکی را رد کنید.

شناخت علائم پنهان افسردگی

برخی از افراد مبتلا به افسردگی ممکن است سعی کنند علائم را از دیگران پنهان کنند و برخی دیگر حتی ممکن است متوجه افسردگی خود نشوند. اگرچه علائم شناخته شده مانند غمگینی یا ناامیدی را می توان به راحتی تشخیص داد، علائم دیگر ممکن است کمتر آشکار باشند.

اگرچه برخی از علائم افسردگی آشکار است، اما علائم پنهان بسیاری از افسردگی وجود دارد. با این حال، توجه به این نکته مهم است که سایر مسائل پزشکی نیز می توانند برخی از علائم مشابه را ایجاد کنند.

برخی از علائم کمتر آشکار افسردگی عبارتند از:

اشتها و وزن تغییر می کند

خوردن زیاد یا کم می تواند نشان دهنده افسردگی باشد. برخی از افراد برای راحتی به غذا روی می آورند، در حالی که برخی دیگر به دلیل خلق و خوی کم اشتهای خود را از دست می دهند یا کمتر غذا می خورند.

این تغییرات در مصرف غذا می تواند باعث افزایش یا کاهش وزن فرد شود. آنها همچنین می توانند بر خلق و خو و سطح انرژی تأثیر بگذارند.

همچنین ممکن است عوامل فیزیولوژیکی در بازی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، بین چربی اضافی بدن و افزایش التهاب در بدن ارتباط وجود دارد. این به نوبه خود ممکن است در ایجاد یا شدت علائم افسردگی نقش داشته باشد.

تغییر در عادات خواب

ارتباط قوی بین خلق و خو و خواب وجود دارد. کمبود خواب می تواند منجر به افسردگی شود و افسردگی می تواند خواب را دشوارتر کند. تحقیقات نشان می دهد که کمبود خواب مزمن می تواند به افسردگی منجر شود. این امر ممکن است به دلیل تغییرات عصبی شیمیایی در مغز باشد.

با این حال، خواب بیش از حد معمول نیز می تواند نشانه ای از افسردگی باشد.

مصرف الکل یا مواد مخدر

برخی از افراد مبتلا به اختلالات خلقی ممکن است از الکل یا مواد مخدر برای مقابله با احساسات منفی مانند غم و اندوه، تنهایی یا ناامیدی استفاده کنند.

انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا گزارش می دهد که در ایالات متحده، از هر 5 نفر مبتلا به اضطراب یا اختلال خلقی مانند افسردگی، 1 نفر نیز دارای اختلال مصرف الکل یا مواد مخدر است. برعکس، همان نسبت افرادی که دارای اختلال مصرف الکل یا مواد هستند، اختلال خلقی نیز دارند.

خودگویی منفی

خودگویی منفی یک گفت و گوی درونی است که آسیب زا و خودانتقادی است. بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی، خودگویی منفی را تجربه می کنند و به طور پیش فرض افکار مضر و انتقادی نسبت به خود دارند.

اگرچه تحقیقات محدودی در مورد اثرات بلندمدت خودگویی منفی وجود دارد، تحقیقات نشان داده است که اثرات مضری بر بهزیستی و عملکرد شناختی دارد.

خستگی

احساس خستگی بیش از حد یکی از علائم بسیار رایج افسردگی است. برخی تحقیقات نشان می دهد که بیش از 90 درصد افراد مبتلا به افسردگی دچار خستگی می شوند. اگرچه همه گاهی اوقات احساس خستگی می کنند، افرادی که خستگی شدید یا مداوم دارند به خصوص اگر با علائم دیگر همراه باشد  ممکن است افسردگی پنهان داشته باشند.

 شادی اجباری

گاهی اوقات، مردم از افسردگی پنهان به عنوان «افسردگی خندان» یاد می کنند. دلیل این امر این است که افرادی که علائم خود را پنهان می کنند ممکن است اطمینان حاصل کنند که چهره آنها در حالی که در جمع دیگران هستند شاد به نظر می رسد. با این حال، حفظ این شادی اجباری و مثبت می تواند دشوار باشد. با گذشت زمان، ماسک ممکن است بلغزد و فرد ممکن است علائم غمگینی، ناامیدی یا تنهایی را نشان دهد.

کمتر از دیگران خوشبین است

نظریه ای وجود دارد مبنی بر اینکه افراد مبتلا به افسردگی ممکن است یک ویژگی به نام «واقع گرایی افسردگی» را نشان دهند. این بدان معنی است که آنها ممکن است در دیدگاه خود نسبت به رویدادها و کنترلی که بر آن رویدادها دارند نسبت به افراد بدون افسردگی دقیق تر باشند.

واقعی‌تر یا بدبین‌تر بودن نسبت به دیگران ممکن است یکی از نشانه‌های افسردگی باشد، به خصوص اگر فرد علائم احتمالی دیگری از افسردگی را داشته باشد.

از دست دادن تمرکز

وقتی فردی در حین مکالمه عقب می ماند یا رشته افکار خود را از دست می دهد، این می تواند نشان دهنده مشکلات حافظه و تمرکز باشد. چنین مسائلی از علائم رایج افسردگی هستند.

یک مطالعه قدیمی در سال 2014 نشان داد که این مشکلات در تمرکز می تواند تأثیر اجتماعی افسردگی را با چالش برانگیز تر کردن زندگی کاری و روابط شخصی بدتر کند.

علاوه بر این، یک بررسی در سال 2018 اشاره می‌کند که اختلال عملکرد شناختی یک جنبه کلیدی اختلال افسردگی عمده  است. این اختلال می تواند به طور قابل توجهی بر زندگی اجتماعی، بازگشت به کار و بهره وری در محل کار تأثیر بگذارد.

بی علاقگی به سرگرمی ها

موسسه ملی سلامت روان «از دست دادن علاقه یا لذت به سرگرمی ها و فعالیت ها» را به عنوان یکی از علائم آشکار افسردگی فهرست می کند. بی‌علاقگی به فعالیت‌هایی که فرد قبلاً از آن‌ها لذت می‌برد، می‌تواند یکی از اولین نشانه‌هایی باشد که دیگران در هنگام ابتلا به افسردگی متوجه آن‌ها می‌شوند.

دردهای جسمی و اختلالات سلامتی

افسردگی یک وضعیت سلامت روان است، اما می تواند عواقب جسمانی نیز داشته باشد. علاوه بر تغییرات وزن و خستگی، سایر علائم فیزیکی افسردگی پنهان که باید مراقب آنها بود عبارتند از:

  • كمر درد
  • شرایط درد مزمن
  • مشکلات گوارشی
  • سردرد

تفاوت های شخصیتی

برخی از افراد مبتلا به افسردگی پنهان تغییرات شخصیتی را تجربه می کنند. آنها ممکن است ساکت تر و گوشه گیرتر شوند یا ممکن است عصبانی و تحریک پذیر باشند.

بسیاری از مردم خشم و تحریک پذیری را با افسردگی مرتبط نمی دانند، اما این تغییرات خلقی در بین مبتلایان به این بیماری غیرعادی نیست. به جای اینکه غمگین به نظر برسند، برخی از افراد مبتلا به افسردگی پنهان ممکن است تحریک پذیری و خشم آشکار یا سرکوب شده را نشان دهند.

افسردگی چقدر شایع است؟

افسردگی عمده یکی از شایع ترین بیماری های روانی در ایالات متحده است. گزارش سال 2017 توسط اداره خدمات بهداشت روانی و سوء مصرف مواد (SAMHSA) نشان می دهد که حدود 17.3 میلیون بزرگسال در ایالات متحده گزارش دادند که حداقل یک دوره افسردگی عمده در طول یک سال داشته اند.

از کل این جمعیت حدود۷.۱ درصد بزرگسالان 18 سال و بالاتر است. زنان نسبت به مردان بیشتر تجربه یک دوره افسردگی عمده دارند (8.7٪ در مقایسه با 5.3٪ برای مردان بالغ).

افسردگی به ویژه برای نیروی کار سخت است: طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، این اختلال اولین علت ناتوانی در سراسر جهان است. کل بار اقتصادی افسردگی عمده تنها در ایالات متحده 210.5 میلیارد دلار در سال تخمین زده می شود. در واقع رقمی که نشان دهنده هزینه های مرتبط با روزهای از دست رفته، کاهش بهره وری، درمان افسردگی و خودکشی است.

افسردگی از هر 15 بزرگسال (7/6 درصد) در هر سال یک نفر را تحت تاثیر قرار می دهد و از هر شش نفر یک نفر (16.6%) در دوره ای از زندگی خود افسردگی را تجربه می کند. افسردگی می تواند در هر زمانی رخ دهد، اما به طور متوسط، اولین بار در اواخر نوجوانی تا اواسط 20 سالگی ظاهر می شود. زنان بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می شوند. برخی از مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می کنند. هنگامی که بستگان درجه اول (والدین/فرزندان/خواهر و برادر) افسردگی دارند، درجه بالایی از وراثت (تقریباً 40٪) وجود دارد.

دلایل افسردگی چیست؟

هیچ دلیل واحدی برای شروع افسردگی وجود ندارد زیرا ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانی همگی نقش دارند. این عوامل شامل:

  • ساختار فیزیکی یا شیمی مغز. در برخی از افراد مبتلا به افسردگی، اسکن مغز نشان دهنده وجود هیپوکامپ کوچکتر است که در حافظه بلند مدت نقش دارد. تحقیقات نشان می دهد که قرار گرفتن مداوم در معرض استرس می تواند رشد سلول های عصبی در این قسمت از مغز را مختل کند.
  • سطح سروتونین از تعادل خارج شده است. گیرنده های سروتونین در افراد مبتلا به افسردگی متفاوت عمل می کنند. به همین دلیل است که برخی از داروهای درمانی با سروتونین کار می کنند.
  • سابقه افسردگی در خانواده. خطر ابتلا به افسردگی در افرادی که والدین یا خواهر یا برادرشان مبتلا به افسردگی عمده هستند، دو یا سه برابر بیشتر از افراد عادی است (یا احتمال 20-30٪ در مقابل 10٪).
  • کد ژنتیکی متفاوت است. هنگامی که به دنیا می آیید، از هر والدین یک ژن کوتاه یا بلند دریافت می کنید. به اینها آلل می گویند. به نظر می رسد داشتن یک یا چند مورد کوتاه با تمایل بیشتر به افسرده شدن در هنگام وقوع اتفاق بد مرتبط است.
  • سابقه سایر اختلالات یا شرایط سلامت روانی همزمان. استرس پس از سانحه، اختلالات مصرف مواد و ناتوانی های یادگیری معمولاً با افسردگی مرتبط هستند و یا می توانند باعث تداوم افسردگی شوند. اضطراب یک موضوع بزرگ است: تا 50 درصد از افرادی که افسردگی دارند دارای اختلال اضطراب نیز هستند.
  • رویدادهای استرس زا یا مهم زندگی. مورد سوء استفاده قرار گرفتن، مسائل مالی، مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل همگی می توانند باعث افسردگی شوند. اما حتی رویدادهای مثبت مانند یک جهش بزرگ، ازدواج، فارغ التحصیلی، یا بازنشستگی نیز می تواند باعث ایجاد احساس افسردگی در شما شود. زیرا این رویدادها روال شما را تغییر می دهند، و همچنین می توانند این احساس را ایجاد کنند که هر موفقیت یا موقعیت شادی که باشد، سزاوار آن نیستید.
  • تغییرات هورمونی. چرخه های قاعدگی، بارداری و زایمان می توانند باعث حملات افسردگی شوند.
  • برخی از شرایط فیزیکی، مانند درد مزمن یا سردرد، ارتباطی را با افسردگی نشان می‌دهند یا ممکن است باعث ایجاد آن شوند.
  • برخی از داروها مانند داروهای خواب آور و داروهای فشار خون نیز ممکن است باعث علائم افسردگی شوند.

انواع مختلف افسردگی چیست؟

افسردگی عمده نوع کلاسیک افسردگی است که به عنوان MDD تشخیص داده می شود (به عنوان افسردگی تک قطبی نیز شناخته می شود). افراد مبتلا به افسردگی عمده در اکثر اوقات روز، تقریبا هر روز، علائم افسردگی را برای دوره های حداقل دو هفته ای دارند و می توانند دوره های مکرر را در طول زندگی خود تجربه کنند. تحت عنوان افسردگی عمده، می توان افسردگی را به چندین زیرگروه خاص تقسیم کنید:

  • اختلال عاطفی فصل. در فصول خاصی از سال – معمولاً زمستان – ناشی از کاهش نور طبیعی خورشید ظاهر می شود.
  • افسردگی غیر معمول که بزرگترین عامل تمایز واکنش خلقی است. افراد مبتلا به این نوع افسردگی زمانی که اتفاق مثبتی می افتد، خلق و خوی خود را بهبود می بخشند.
  • اختلال دوقطبی در گذشته افسردگی شیدایی نامیده می شد و شامل متناوب دوره های افسردگی و انرژی بسیار بالا می شود.
  • افسردگی روان‌پریشی زمانی رخ می‌دهد که فرد دوره‌های افسردگی شدیدی را تجربه می‌کند که شروع به داشتن باورهای ثابت نادرست (هذیان‌ها) یا شنیدن یا دیدن چیزهایی می‌کند که دیگران نمی‌توانند بشنوند یا ببینند (توهم).
  • افسردگی پس از زایمان بعد از زایمان اتفاق می افتد. مادران ممکن است احساس کنند ارتباطشان با نوزاد جدیدشان قطع شده است یا می ترسند که ممکن است به فرزندشان صدمه بزنند.
  • اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی نوعی افسردگی شدید است که در نیمه دوم چرخه قاعدگی ظاهر می شود.
  • افسردگی موقعیتی یا اختلال سازگاری به افسردگی اطلاق می شود که توسط یک رویداد مهم تغییر دهنده زندگی ایجاد می شود.
  • اختلال افسردگی مداوم در گذشته به نام دیس تایمیا شناخته می شد. این یک شکل مزمن افسردگی است معمولاً با علائم خفیف تر که در آن یک دوره طولانی مدت، گاهی دو سال یا بیشتر، باقی می ماند.

دو مورد دیگر هم وجود دارد که عبارتند از:

افسردگی و بارداری

بین تغییرات هورمونی، استرس و سایر تغییرات محیطی، باردار شدن افسردگی می تواند افزایش یابد.

افسردگی پیش زایمان

برای 23 درصد از افرادی که باردار می شوند، این دوره می تواند با ورود ناخواسته علائم افسردگی همراه باشد. افسردگی پیش زایمان شامل دوره های افسردگی عمده و جزئی است که در دوران بارداری یا در 12 ماه اول پس از زایمان رخ می دهد.

در طول بارداری، تغییرات هورمونی می تواند بر مواد شیمیایی موجود در مغز شما تأثیر بگذارد و گاهی اوقات می تواند منجر به تشدید اضطراب یا افسردگی شود. اما محرک‌های احتمالی می‌تواند شامل درمان‌های ناباروری، از دست دادن بارداری قبلی و داشتن عوارض در دوران بارداری نیز باشد. علائم و نشانه های افسردگی در دوران بارداری، که به عنوان افسردگی قبل از زایمان نیز شناخته می شود، شبیه به اختلال افسردگی عمده است و می تواند به طور موثر با کمک مناسب درمان شود (حتی با رویکردهای بدون دارو مانند گفتگو درمانی).

چگونه افسردگی تشخیص داده می شود؟

این روزها، یک ویزیت معمول پزشک با پزشک عمومی شما ممکن است تمام آن چیزی باشد که برای تشخیص بیماری لازم است. ابزارهای غربالگری استاندارد مانند پرسشنامه بررسی 9 موردی که پزشکان برای ارزیابی شدت افسردگی از آنها استفاده می کنند – به طور گسترده در تنظیمات مراقبت های اولیه برای غربالگری این بیماری استفاده می شود.

 افسردگی عمدتاً با شرح حال و تظاهرات بالینی یا الگوی خاصی از علائم تشخیص داده می‌شود، یعنی هیچ آزمایش خونی برای اختلال افسردگی عمده وجود ندارد. اما اگر علائمی مانند تغییر در خواب یا اشتها دارید، پزشک ممکن است به سایر شرایط غیرمرتبط با سلامت روان بپردازد (مشکلات تیروئید مثال کلاسیک است).

اولین کاری که پزشک شما ممکن است انجام دهد این است که آزمایش‌های خون را تجویز کند، نه برای تشخیص افسردگی، بلکه برای رد کردن مواردی که ممکن است به عنوان افسردگی پنهان شوند. به عنوان مثال، کم کاری تیروئید می تواند به صورت خلق و خوی ضعیف و احساس تنبلی ظاهر شود و کم خونی ناشی از فقر آهن دلیل دیگری است که برخی افراد ممکن است انرژی کم داشته باشند.

در نهایت، پزشکان به دنبال الگوی ثابتی از علائم هستند که نشان‌دهنده «تغییر واضح نسبت به حالت قبلی فرد و همچنین نشانه‌های عینی اختلال عملکردی» باشد. آنها می پرسند که علائم شما چه زمانی شروع شده است و قبلاً چه احساسی داشته اید، به سابقه خانوادگی شما نگاه می کنند و از امتیاز پرسشنامه شما برای کمک به تشخیص استفاده می کنند. همچنین توجه به این نکته مهم است که وقتی یک بیمار افکار خودکشی را ذکر می کند، این یک خط قرمز بزرگ است.

 

آیا افسردگی با غم یا اندوه/ سوگ متفاوت است؟

مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل یا پایان دادن به یک رابطه تجربیاتی هستند که تحمل آن برای فرد دشوار است. طبیعی است که احساس غم و اندوه در واکنش به چنین موقعیت هایی ایجاد شود. کسانی که از دست دادن را تجربه می کنند اغلب ممکن است خود را «افسرده» توصیف کنند.

اما غمگین بودن با افسردگی یکسان نیست. روند سوگواری برای هر فردی طبیعی و منحصر به فرد است و برخی از ویژگی های افسردگی مشابه را دارد. هم سوگ و هم افسردگی ممکن است شامل غم و اندوه شدید و کناره گیری از فعالیت های معمولی باشد.

تفاوت سوگ و افسردگی چیست؟

سوگ و افسردگی از جنبه های مهم متفاوت هستند:

  • در سوگ، احساسات دردناک به صورت موجی ظاهر می شوند که اغلب با خاطرات مثبت متوفی آمیخته می شوند. در افسردگی شدید، خلق و خو و یا علاقه (لذت) برای بیشتر دو هفته کاهش می یابد.
  • در سوگ معمولاً عزت نفس حفظ می شود. در افسردگی شدید، احساس بی ارزشی و نفرت از خود رایج است.
  • در سوگ، هنگام فکر کردن یا خیال پردازی درباره «پیوستن» به عزیز متوفی ممکن است افکار مرگ ظاهر شوند. در افسردگی شدید، افکار به دلیل احساس بی ارزشی یا عدم لیاقت زندگی یا ناتوانی در کنار آمدن با درد افسردگی، بر پایان دادن به زندگی متمرکز می شوند.

سوگ و افسردگی می توانند با هم وجود داشته باشند برای برخی افراد، مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل یا قربانی یک حمله فیزیکی یا یک فاجعه بزرگ می تواند منجر به افسردگی شود. هنگامی که سوگ و افسردگی همزمان اتفاق می افتند، اندوه شدیدتر است و بیشتر از غم بدون افسردگی طول می کشد.

تمایز بین سوگ و افسردگی مهم است و می تواند به افراد در دریافت کمک، حمایت یا درمان مورد نیاز کمک کند.

افسردگی چگونه درمان می شود؟

افسردگی یکی از قابل درمان ترین اختلالات روانی است. بین 80 تا 90 درصد از افراد مبتلا به افسردگی در نهایت به خوبی به درمان پاسخ می دهند. تقریباً همه بیماران تا حدودی علائم شان برطرف می شود.

قبل از تشخیص یا درمان، یک متخصص سلامت باید یک ارزیابی تشخیصی کامل، از جمله مصاحبه و معاینه فیزیکی انجام دهد. در برخی موارد، ممکن است آزمایش خون انجام شود تا اطمینان حاصل شود که افسردگی به دلیل یک وضعیت پزشکی مانند مشکل تیروئید یا کمبود ویتامین نیست (برگشت علت پزشکی علائم مشابه افسردگی را کاهش می دهد). این ارزیابی علائم خاص را شناسایی می کند و تاریخچه پزشکی و خانوادگی و همچنین عوامل فرهنگی و محیطی را با هدف رسیدن به تشخیص و برنامه ریزی یک دوره اقدام بررسی می کند.

داروها

شیمی مغز ممکن است به افسردگی افراد کمک کند و ممکن است در درمان آنها موثر باشد. به همین دلیل، داروهای ضد افسردگی ممکن است برای کمک به اصلاح ساختار شیمیایی مغز تجویز شوند. این داروها آرام بخش نیستند. آنها عادت ساز نیستند. به طور کلی داروهای ضد افسردگی هیچ اثر محرکی بر افرادی که افسردگی را تجربه نمی کنند ندارند.

داروهای ضدافسردگی ممکن است در یک یا دو هفته اول استفاده بهبودی ایجاد کنند، اما ممکن است فواید کامل آن برای دو تا سه ماه مشاهده نشود. اگر بیمار بعد از چند هفته بهبودی کمی داشته باشد یا هیچ بهبودی نداشته باشد، روانپزشک او می تواند دوز دارو را تغییر دهد یا یک داروی ضد افسردگی دیگر اضافه یا جایگزین کند. در برخی شرایط، سایر داروهای روانگردان ممکن است مفید باشند. مهم است که در صورت عدم تاثیر دارو یا بروز عوارض جانبی به پزشک خود اطلاع دهید.

روانپزشکان معمولاً توصیه می کنند که بیماران تا شش ماه یا بیشتر پس از بهبود علائم به مصرف دارو ادامه دهند. درمان نگهدارنده طولانی‌مدت ممکن است برای کاهش خطر اپیزودهای بعدی برای افراد خاص در معرض خطر پیشنهاد شود.

یکی از پیشرفت‌های مهمی که تحت تحقیقات روان‌دارویی برای افسردگی مقاوم به درمان است، کتامین است که در پزشکی به‌عنوان بیهوش‌کننده استفاده می‌شود. جسیکا استرن، دکترای روانشناس، استادیار بالینی در گروه روانپزشکی در دانشگاه نیویورک می‌گوید: «این مهم است که بدانید کتامین فقط برای یک زیرمجموعه بسیار خاص از جمعیت مفید است و فقط باید از آن استفاده کرد. پس از چندین دوره کامل درمانی دیگر – روان درمانی و چندین داروی دیگر – به طور گسترده آزمایش شده است. به این معنی که کتامین به طور معمول خط اول یا دوم درمان نیست.»

روان درمانی

روان درمانی گاهی به تنهایی برای درمان افسردگی خفیف استفاده می شود. برای افسردگی متوسط تا شدید، روان درمانی اغلب همراه با داروهای ضد افسردگی استفاده می شود. درمان شناختی رفتاری (CBT) در درمان افسردگی موثر است. درمان شناختی رفتاری نوعی از درمان است که بر حل مشکل در زمان حال متمرکز است. درمان شناختی رفتاری به فرد کمک می کند تا تفکر تحریف شده و منفی را با هدف تغییر افکار و رفتارها تشخیص دهد تا به چالش ها به شیوه ای مثبت تر پاسخ دهد.

بسته به شدت افسردگی، درمان ممکن است چند هفته یا بیشتر طول بکشد. در بسیاری از موارد، بهبود قابل توجهی در 10 تا 15 جلسه ایجاد می شود.

درمان شوک الکتریکی (ECT)

یک درمان پزشکی است که معمولاً برای بیماران مبتلا به افسردگی بسیار شدید که به درمان‌های دیگر پاسخ نداده‌اند، اختصاص داده شده است. این درمان شامل تحریک الکتریکی مختصر مغز در زمانی است که بیمار تحت بیهوشی است. یک بیمار به طور معمول دو تا سه بار در هفته و در مجموع 6 تا 12 درمان شوک الکتریکی دریافت می کند. این درمان معمولاً توسط تیمی از متخصصان پزشکی آموزش دیده از جمله روانپزشک، متخصص بیهوشی و پرستار یا دستیار پزشک مدیریت می شود. درمان شوک الکتریکی از دهه 1940 مورد استفاده قرار گرفته است و سالها تحقیق منجر به پیشرفت های عمده و به رسمیت شناختن اثربخشی آن به عنوان یک جریان اصلی و نه «آخرین راه حل» پیشنهاد شده است.

خودیاری و مقابله

تعدادی از کارها وجود دارد که افراد می توانند برای کمک به کاهش علائم افسردگی انجام دهند. برای بسیاری از افراد، ورزش منظم به ایجاد احساس مثبت و بهبود خلق و خو کمک می کند. داشتن خواب با کیفیت کافی و به طور منظم، داشتن یک رژیم غذایی سالم و اجتناب از الکل نیز می تواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.

افسردگی یک بیماری واقعی است و خوشبختانه برای آن کمک در دسترس است. با تشخیص و درمان مناسب، اکثریت قریب به اتفاق افراد مبتلا به افسردگی بر آن غلبه خواهند کرد. اگر علائم افسردگی را تجربه می کنید، اولین قدم این است که به پزشک خانواده یا روانپزشک خود مراجعه کنید. در مورد نگرانی های خود صحبت کنید و درخواست ارزیابی کامل کنید. این شروعی برای رسیدگی به نیازهای سلامت روان شماست.

ما در کلینک حافظه همیشه سبز برای درمان افسردگی در کنار شما هستیم.