طبق تحقیقات دانشگاه ویرجینیای غربی، نوجوانانی که از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، در برابر علائم افسردگی آسیب پذیر هستند و برخی از پلتفرم ها مانند تیک تاک، اینستاگرام و یوتیوب ممکن است نسبت به سایرین با سطوح بالاتر افسردگی مرتبط باشند.
ایمی گنتزلر، استاد روانشناسی در کالج هنر و علوم دانشگاه ویرجینیای غربی و همچنین دانشجویان فارغ التحصیل، جاکوب آلدرسون، جف هیوز و متی جانستون، مقاله ای را در مجله نوجوانان از مطالعه ای در مورد نحوه استفاده نوجوانان از رسانه های اجتماعی و میزان خاص بودن آن منتشر کردند. پلتفرم ها به علائم افسردگی مربوط می شوند. آنها ویژگی هایی مانند جنسیت، شخصیت و عزت نفس را در نظر گرفتند.
در حالی که مطالعات به تأثیرات رسانه های اجتماعی بر سلامت روان نوجوانان پرداخته اند، جنتزلر می خواست ببیند که چگونه افراد به طور متفاوت تحت تأثیر قرار می گیرند.
او گفت: «هدف این بود که افراد را بیشتر از تحقیقاتی که در گذشته انجام شده است، در نظر بگیریم. خوب است که به نوجوان خود نگاه کنید و بپرسید، آنها به عنوان یک شخص چه کسانی هستند؟ این موضوع چگونه بر نحوه هدایت آنها در این برنامه ها تأثیر می گذارد؟ من فکر میکنم که این سؤال به عنوان یک محقق بسیار جالبتر است و همچنین برای والدین و مربیان بسیار مهم است که به آن توجه کنند.»
تحقیقات گنتزلر نشان داد که شخصیت یک سوژه – به ویژه میزان برون گرایی – می تواند تعیین کند که آنها چگونه رسانه های اجتماعی را تجربه می کنند. یافتهها نشان داد که نوجوانان با سطوح بالاتر برونگرایی که اغلب از اینستاگرام استفاده میکنند، ممکن است افسردگی را تجربه نکنند، در حالی که آنهایی که سطح برونگرایی پایین و متوسط دارند ممکن است بیشتر در معرض خطر علائم افسردگی باشند.
آلدرسون بر نقش شخصیتی در این مطالعه تمرکز کرد. او توضیح داد: «زمانی که به شخصیت و رسانههای اجتماعی فکر میکنیم، به این فکر میکنیم که چگونه روحیه عمومی شما بر نحوه هدایت و تعامل شما با این پلتفرمها تأثیر میگذارد. وی افزود که پلتفرم های رسانه های اجتماعی از الگوریتم های پیش بینی برای تطبیق محتوایی که کاربران می بینند با شخصیت و علایق خود استفاده می کنند.»
آلدرسون ادامه داد: «اگر نوجوان شما بسیار برونگرا باشد یا حتی سطوح متوسطی از برونگرایی داشته باشد، محتوای رسانههای اجتماعی و نحوه تعامل وی با آن محتوا ممکن است نسبت به نوجوانانی که از نظر برونگرایی پایینتر هستند متفاوت باشد. من فکر میکنم که برخی از واکنشهای هیجانی منفی به رسانههای اجتماعی را که ما شاهد بودیم، به ویژه برای برنامهای مانند تیک تاک که از طریق یک الگوریتم برای آنها طراحی شده است، نشان میدهد.»
محققان بر این باورند که برای نوجوانان مهم است که به احساس خود در یک پلت فرم رسانه اجتماعی توجه داشته باشند.
آلدرسون گفت: «آن شناخت هایی که در حین پیمایش یک برنامه دارید، مهم هستند. یک نوجوان میتواند یک قدم به عقب برگردد و فکر کند، چه چیزی را در این پلتفرم مصرف میکنم؟ و وقتی در حال پیمایش هستم، به چه چیزی فکر میکنم؟ آیا پس از پیمایش تیک تاک احساس بهتر یا بدتری دارم. 30 دقیقه؟ همانطور که این مطالعه در مورد آن صحبت می کند، راه های مختلفی برای تعامل با پلتفرم های رسانه های اجتماعی وجود دارد که به نوبه خود ممکن است بر احساس شما پس از استفاده از آنها تأثیر بگذارد.»
این ممکن است به این دلیل باشد که نوجوانان برونگرا احتمالاً دوستان بیشتری دارند که پست های آنها را لایک می کنند و با آنها ارتباط برقرار می کنند و در نتیجه تجربه های آنها در اینستاگرام مفیدتر می شود. همچنین، افراد برون گرا تمایل دارند که دیدگاه های مثبت تری داشته باشند و ممکن است منفی بودن در رسانه های اجتماعی را به شیوه ای مثبت تر تفسیر کنند.
جنتزلر گفت که استفاده منفعلانه از رسانه های اجتماعی به جای برقراری ارتباط مستقیم با دیگران به ویژه برای سلامت روان نوجوانان مشکل ساز است. در حالی که کاربران اینستاگرام اغلب با دوستان خود ارتباط برقرار می کنند، کاربران تیک تاک معمولا ویدیوهای افراد غریبه را تماشا می کنند.
تیک تاک همچنین با علائم افسردگی بیشتر همراه بود، اما فقط برای نوجوانانی که میگفتند در هنگام استفاده از رسانههای اجتماعی احتمالاً افکار و احساسات منفی دارند. برای نوجوانانی که گزارش دادند بعید است که واکنشهای منفی به رسانههای اجتماعی داشته باشند، تیک تاک ارتباطی با علائم افسردگی نداشت.
او گفت: «مقایسه اجتماعی برای نوجوانان هم به صورت حضوری و هم آنلاین رایج است؛ بنابراین، نوجوانانی که قبلاً گفته اند مستعد افکار و احساسات منفی هستند، ممکن است خود را با افرادی که در تیک تاک می بینند مقایسه کنند و در نتیجه نسبت به خود احساس بدی داشته باشند.»
این مطالعه همچنین نشان داد نوجوانانی که بیشتر در یوتیوب حضور داشتند، سطوح بالاتری از علائم افسردگی را گزارش کردند و این ارتباط بر اساس جنسیت، عزت نفس یا شخصیت متفاوت نبود.
این مطالعه شامل 237 شرکتکننده بود که اکثر آنها اهل ویرجینیای غربی، 14 تا 16 ساله بودند.
علاوه بر ایجاد نظرسنجی و برنامهریزی، دستیاران تحقیقاتی وی در جمعآوری دادهها در حالی که رهبران مطالعه با والدین و نوجوانان ملاقات میکردند، کمک کردند.
به گفته گنتزلر، نکته مهم این است که مردم چگونه به رسانه های اجتماعی واکنش متفاوتی نشان می دهند.
او گفت: «محققان اغلب در تلاش هستند تا ارتباط مستقیمی بین زمان در رسانه های اجتماعی و علائم افسردگی پیدا کنند. «گاهی اوقات این درست است، اما این ارتباط برای همه یکسان نخواهد بود. برخی از افراد ممکن است در هنگام استفاده از رسانه های اجتماعی بیشتر مستعد احساسات بد باشند تا خوب، بنابراین ما باید بدانیم که همه ما متفاوت هستیم.»