صدای در سر شما: آیا شما هستید؟

صدای در سر شما

همه ما صداهایی را در سر خود می شنویم و لزوماً با اختلالات روانی مرتبط نیستند. در واقع، آنها اولین بار زمانی ظاهر می شوند که ما صحبت کردن را یاد می گیریم. آنها همچنین به طور مستقیم بر بهزیستی ما تأثیر می گذارند. در اینجا اطلاعات بیشتری کسب کنید.

این صداها گاهی مهربان و عاقلانه است. درحالیکه بعضی وقت ها بدترین دشمن است و در هر کاری که انجام می دهید از شما انتقاد می کند. اما، دقیقاً چه صدایی در سر شماست؟ آیا این محصول یک توهم شنوایی است؟ آیا بخشی از آگاهی شماست؟ و آیا همه این صداها را می شنوند؟

دانشمندان در اواخر دهه 90 شروع به مطالعه پدیده روانشناختی صدای درونی کردند. تا به امروز، آنها داده های جالبی پیدا کرده اند. آنها ادعا می کنند که این فرآیند ذهنی به نفع اهداف روانی مانند برنامه ریزی، حل مسئله، تأمل و خودشناسی است. با این حال، گاهی اوقات، سایر پدیده های کمتر سالم را نیز می توان تجربه کرد.

صدای درون مغز

برای مدت طولانی، این حوزه فلسفه بود که سعی در درک و تعریف صدای درون داشت. در واقع، تا سال 1993 بود که به لطف مطالعه ای که توسط هوبرت هرمانس و هری کمپن، از دانشگاه رادبود نایمگن، هلند انجام شد، این موضوع از منظر روانشناختی مورد توجه قرار گرفت. آنها این پدیده مغزی را گفتمانی درونی تعریف کردند که انسان را شکل می دهد.

این واقعیت روانی با نام های مختلفی شناخته می شود. به عنوان مثال، گفتگوی درونی، صدای درونی، گفتار پنهان، آثار شنیداری و غیره. روانشناس، لو ویگوتسکی پیشنهاد کرد که این توانایی در حدود سن سه سالگی شروع می شود. در این سن، گفتار در حال رشد است و کودک شروع به جدا کردن زبان خود از افکار خود می کند.

چه چیزی صدا را در سر شما تولید می کند؟

صدای درونی شما مکانیسمی است که مغز شما هنگام صحبت با خود در سرتان تولید می کند. ممکن است یک کلمه باشد یا یک عبارت قوی مانند «فراموش نکن کلیدهایت را با خودت ببری». این نوعی ارتباط درون فردی است که معمولاً خود را به سه روش مختلف نشان می دهد.

دانشگاه گرنوبل (فرانسه) مطالعه ای را انجام داد که این گونه شناسی ها را تحلیل کرد که به شرح زیر هستند:

  • گفتگو. به شما این امکان را می دهد که با خودتان صحبت کنید.
  • تراکم. صدایی که در سر شما وجود دارد می تواند به شکل یک تصویر، تک کلمات یا جملات طولانی باشد.
  • عمدی بودن. صدا ممکن است برای هدف خاصی ظاهر شود. به عنوان مثال، برای کمک به حل یک مشکل. از طرف دیگر، می تواند به طور تصادفی رخ دهد و چندان منطقی نباشد.

هدف صدای درونی شما

صدایی که در سر شما وجود دارد تفکر با وضوح بیشتری را تقویت می کند. در واقع، اولین هدف آن این است که به عنوان ابزاری ذهنی برای استدلال و تأمل در واقعیت پیرامون خود عمل کند. علاوه بر این، به روابط اجتماعی شما کمک می کند. در واقع، ارتباط مستقیمی بین گفتگوی درونی و همدلی وجود دارد.

گفتگوی درونی شما نوعی درون نگری است که به شما کمک می کند محیط اطراف خود را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنید. در واقع، اگر صدای درونی شما با شما مثبت صحبت کند، خودآگاهی شما بهبود می یابد و مزایای سلامت روانی خاصی برای شما به ارمغان می آورد.

افرادی که با خودشان صحبت نمی کنند

همه ما صداهای درونی داریم اما برخی از ما با خودمان صحبت نمی کنیم. این حالت که در آن فرد از مکالمه درون فردی استفاده نمی کند، آفانتازی یا کوری ذهن-چشمی نامیده می شود.

این امر شامل عدم امکان تخیل، انجام تجسم ها، تعامل با خود، ترسیم ذهنی برنامه ها و رویاپردازی است. به این ترتیب، فقدان گفتار درونی، اجرای استدلال و برنامه ریزی پیچیده را دشوار می کند.

توهمات شنوایی

اگر صدایی که در سر شما وجود دارد واقعاً مزاحم باشد و چیزهای منفی یا تهدیدآمیزی به شما بگوید چه اتفاقی می‌افتد؟ علاوه بر این، اگر به جای یکی، تعداد بیشتری وجود داشت چطور؟ تجربه شنیدن صداها گاهی اوقات می تواند با توهمات شنوایی مرتبط باشد. آنها پدیده های مکرر هستند. در واقع، بین پنج تا 15 درصد از جمعیت در مقطعی از آنها رنج خواهند برد.

اگرچه این تجربیات اغلب با اسکیزوفرنی مرتبط هستند، اما می توانند به دلیل عوامل بسیار بیشتری باشند. همه آنها در حوزه بالینی نیستند. در اینجا انواع موقعیت هایی وجود دارد که تمایل دارند این فرآیند کمتر رایج و در عین حال آزاردهنده را آغاز کنند.

  • مشکلات شنوایی
  • مصرف الکل یا مواد مخدر.
  • تنهایی یا انزوا.
  • تحمل ضربه روانی.
  • هنگام به خواب رفتن، فرد صداهایی را می شنود که کلماتی را بیان می کنند که واقعاً واضح به نظر می رسند. آنها انواعی از توهمات معمولی برای مراحل خاصی از خواب هستند.

آیا صدایی که در ذهن شما وجود دارد همیشه وجود خواهد داشت؟

صدای درونی شما بخش ذاتی شماست. بنابراین، ماموریت شما باید مراقبت از آن باشد. در واقع، شما باید این را در نظر داشته باشید تا آنچه به شما می گوید همیشه برای بهزیستی شما مفید باشد. با این حال، این حضور داخلی گاهی اوقات می تواند بطور خودکار عمل کند. در نتیجه، ناگهان انتقادی می‌شود و رویکردی واقعاً منفی و طاقت‌فرسا بر آن غالب می‌شود.

علاوه بر این، گاهی اوقات ممکن است ناپدید شود. به عنوان مثال، زمانی که استرس دارید، به ذهن خود اجازه می دهید سرگردان شود و از صدای درونی خود جدا شود. این امر به این معنی است که صدایی که در سر شما وجود دارد ناگهان ساکت می شود، زیرا شما بیشتر بر آنچه در بیرون اتفاق می افتد تمرکز می کنید تا درون.

این موضوع می تواند منفی باشد زیرا به این معنی است که شما از انعکاس و توجه به هیجانات و نیازهای خود دست برداشتید؛ علاوه بر این، افکار شما سفت و سخت و منفی می شوند. شما دیگر استدلال نمی کنید، فقط واکنش نشان می دهید. اما، ضروری است که به صدای درونی خود گوش دهید و از آن مراقبت کنید. در واقع، این بهترین همراهی است که می توانید در سفر زندگی داشته باشید. به شما این امکان را می دهد که از محیط اطراف خود و همچنین احساسات خود آگاهی بیشتری داشته باشید.

منبع

مطالب مرتبط

2 پاسخ

  1. سلام من چند ساله توهم دارم ک مثلا ی زنی با دستگاهی خاص اومده صدا حرف زدنش و می‌فرسته تو ذهنم و مدام داره حرف می‌زنه و بهم توجه می‌کنه و اذیتم می‌کنه …
    میخام بدونم من برم داروهای ی که برای اسکیزوفرنی در گوگل. تجویز شدن مثل هالوپریدول و کلوزاپین رو بخورم مشکلی برام پیش نمیاد؟

    1. سلام وقت بخیر

      مصرف داروهای روانپزشکی بدون نظر و تجویز پزشک به هیچ عنوان پیشنهاد نمی شود.

      پیشنهاد می شود که جهت بررسی و ارزیابی حتما به روانپزشک مراجعه کنید .

      تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *