خلاصه: محققان ارتباطی بین خواب مداوم کمتر از پنج ساعت در شب و افزایش خطر ابتلا به علائم افسردگی پیدا کردند. در ابتدا اعتقاد بر این بود که خواب کم فقط یک عارضه جانبی بیماری روانی است، این مطالعه نشان می دهد که خواب ممکن است قبل از شروع افسردگی باشد.
آنها با استفاده از داده های ژنتیکی 7146 نفر، دریافتند افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد خواب کم تر هستند، بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند. برعکس، تمایل ژنتیکی به افسردگی، شانس کمتر خوابیدن را افزایش نمی دهد.
نکات کلیدی:
- افرادی که استعداد ژنتیکی قوی‌تری برای خواب کم (کمتر از 5 ساعت در شب) داشتند، در طی 4 تا 12 سال احتمال بروز علائم افسردگی را داشتند.
- افرادی که پنج ساعت یا کمتر می خوابند، 2.5 برابر بیشتر احتمال دارد علائم افسردگی را نشان دهند؛ با این حال، افرادی که علائم افسردگی داشتند تنها یک سوم شانس خواب کم داشتند.
- طول مدت خواب و افسردگی هر دو دارای برخی از مؤلفه های ارثی هستند، با مطالعات دوقلو که 35٪ وراثت پذیری برای افسردگی و 40٪ برای واریانس طول مدت خواب را نشان می دهد.
طبق یک مطالعه ژنتیکی جدید که توسط محققان دانشگاه کالج لندن انجام شد، خواب مداوم کمتر از پنج ساعت در شب ممکن است خطر ابتلا به علائم افسردگی را افزایش دهد.
از لحاظ تاریخی، کم خوابی به عنوان یکی از عوارض جانبی بیماری روانی دیده می شود، اما این مطالعه نشان داد که ارتباط بین خواب و بیماری روانی پیچیده تر است.
این مطالعه داده‌های افراد با میانگین سنی 65 سال را تجزیه و تحلیل کرد و دریافت که خواب کم با شروع علائم افسردگی مرتبط است.
اودسا اس. همیلتون موسسه اپیدمیولوژی و مراقبت های بهداشتی گفت: «ما این سناریوی مرغ یا تخم مرغ را بین مدت زمان خواب نامطلوب و افسردگی داریم، آنها اغلب اتفاق می افتند، اما این سناریو تا حد زیادی حل نشده است. با استفاده از استعداد ژنتیکی نسبت به بیماری، متوجه شدیم که خواب احتمالاً مقدم بر علائم افسردگی است، نه برعکس.
برای این مطالعه، محققان از داده‌های ژنتیکی و سلامتی 7146 نفر استفاده کردند که توسط مطالعه انگلیسی طولی پیری، یک مطالعه جمعیتی نماینده ملی در انگلستان، استخدام شده بودند.
آنها دریافتند افرادی که استعداد ژنتیکی قوی‌تری برای خواب کم (کمتر از پنج ساعت در یک شب معین) دارند، در طی 4 تا 12 سال احتمال بیشتری برای ابتلا به علائم افسردگی دارند، اما افرادی که استعداد ژنتیکی بیشتری برای افسردگی دارند، افزایش یافته است.
نویسنده ارشد دکتر اولسیا آجناکینا (موسسه اپیدمیولوژی و مراقبت های بهداشتی و موسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب در کینگز کالج لندن) می گوید: «مدت خواب کوتاه و طولانی، همراه با افسردگی، عوامل اصلی بار سلامت عمومی هستند که به شدت افزایش می یابد. شاخص‌های گرایش ژنتیکی یک فرد به یک ویژگی، برای شروع درک ماهیت طول مدت خواب و علائم افسردگی کلیدی هستند.»
محققان قدرت استعداد ژنتیکی را در میان شرکت‌کنندگان در مطالعه انگلیسی طولی پیری با استفاده از یافته‌های مطالعات قبلی مرتبط با ژنوم که هزاران نوع ژنتیکی مرتبط با احتمال ابتلا به افسردگی و خواب کوتاه یا طولانی را شناسایی کرده‌اند، ارزیابی کردند.
به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل های جداگانه برای بررسی استحکام نتایج آنها، تیم تحقیقاتی همچنین به بررسی ارتباط غیر ژنتیکی بین علائم افسردگی و مدت زمان خواب پرداختند.
آنها دریافتند افرادی که پنج ساعت یا کمتر می خوابند، 2.5 برابر بیشتر در معرض علائم افسردگی قرار دارند، در حالی که افراد دارای علائم افسردگی یک سوم بیشتر از خواب کوتاه رنج می برند. آنها برای مجموعه ای غنی از عواملی که می تواند بر نتایجی مانند تحصیلات، ثروت، وضعیت سیگار کشیدن، فعالیت بدنی و محدود کردن بیماری طولانی مدت تأثیر بگذارد، تنظیم کردند.
محققان همچنین دریافتند که بین خواب طولانی و بروز علائم افسردگی ارتباط وجود دارد، به طوری که شرکت کنندگانی که بیش از 9 ساعت می خوابند، 1.5 برابر بیشتر از افرادی که به طور متوسط هفت ساعت می خوابند، در معرض علائم افسردگی قرار دارند؛ با این حال، علائم افسردگی با طولانی‌تر خوابیدن 4 تا 12 سال بعد مرتبط نبود که با یافته‌های ژنتیکی مطابقت داشت.
پروفسور اندرو استپتو (رئیس علوم رفتاری و سلامت، مؤسسه اپیدمیولوژی و مراقبت های بهداشتی گفت: «خواب و افسردگی کمتر از حد مطلوب با افزایش سن افزایش می یابد و با پدیده پیری جمعیت در سراسر جهان نیاز به درک بهتر مکانیسم ارتباط افسردگی وجود دارد. کمبود خواب این مطالعه زمینه مهمی را برای تحقیقات آینده در مورد تلاقی ژنتیک، خواب و علائم افسردگی ایجاد می کند.»
به طور کلی، شرکت کنندگان در این مطالعه به طور متوسط هفت ساعت خواب در شبانه روز داشتند. بیش از 10٪ از آن ها در شروع دوره مطالعه کمتر از پنج ساعت در شب می خوابیدند، در پایان دوره مطالعه به بیش از 15٪ افزایش می یابند و نسبت شرکت کنندگانی که به عنوان دارای علائم افسردگی طبقه بندی می شوند تا 3 درصد افزایش یافته است. از 8.75-11.47٪.
هم مدت خواب و هم افسردگی تا حدی از نسلی به نسل دیگر به ارث می رسد. مطالعات قبلی دوقلوها نشان داده است که افسردگی حدود 35 درصد ارثی است و تفاوت های ژنتیکی عامل 40 درصد از واریانس در طول مدت خواب است.
در این مطالعه، داده‌های مربوط به خواب و علائم افسردگی از دو نظرسنجی مطالعه انگلیسی طولی پیری که با فاصله دو سال از همدیگر انجام شد، ترکیب شدند، زیرا مدت زمان خواب و افسردگی در طول زمان در نوسان هستند.
