استرس در دوران کودکی بیش از یک آسیب مغزی می تواند بر ژن های شما تأثیر بگذارد

استرس در دوران کودکی بیش از یک آسیب مغزی می تواند بر ژن های شما تأثیر بگذارد

خلاصه: همانطور که در مطالعه روی موش نشان داده شده است، محققان کشف کردند که در اوایل زندگی، استرس، نسبت به آسیب های سر دوران کودکی، ژن های مغز را بیشتر تغییر می دهد. این تحقیق از یک مدل موش برای تقلید استرس اولیه و آسیب سر انسان استفاده کرد که تغییرات ژنتیکی قابل توجهی را در ناحیه هیپوکامپ نشان داد.

این یافته‌ها بر تأثیر طولانی‌مدت استرس در اوایل زندگی تأکید می‌کنند که می‌تواند منجر به رفتارهای پرخطر و اختلالات اجتماعی در بزرگسالی شود و نیاز به مداخلات مؤثر را برجسته می‌کند.

نکات کلیدی:

استرس اولیه زندگی در موش‌ها، شبیه‌سازی تجربه های نامطلوب دوران کودکی، نسبت به آسیب‌های سر، منجر به تغییرات قابل‌ توجهی در بیان ژن مغز شد.

هم استرس و هم شرایط ترکیبی استرس-آسیب سر مسیرهای مرتبط با پلاستیسیته مغز و سیگنال دهی اکسی توسین را فعال کردند که نشان دهنده یک دوره آسیب پذیری است.

تنها موش‌هایی که تحت استرس اولیه زندگی قرار گرفتند، رفتار ریسک‌پذیری را در بزرگسالی نشان دادند که مشابه روندهای دیده‌شده در داده‌های انسانی است.

زمانی که محققان شروع به بررسی این موضوع کردند که آیا استرس در سنین پایین تأثیرات آسیب سر در دوران کودکی را بر سلامت و رفتار در مراحل بعدی زندگی ترکیب می‌کند یا نه، اتفاق شگفت‌انگیزی افتاد: در یک مطالعه روی حیوانات، استرس سطح فعال‌سازی ژن‌های بسیار بیشتری را در مغز تغییر داد.

قبلاً مشخص شده است که آسیب‌های سر در بچه‌ها شایع است، به‌ویژه در اثر زمین خوردن و می‌تواند با اختلالات خلقی و مشکلات اجتماعی که بعداً در زندگی ظاهر می‌شوند مرتبط باشد. تجربه های نامطلوب دوران کودکی نیز بسیار رایج است و می تواند خطر ابتلا به بیماری، بیماری روانی و سوء مصرف مواد را در بزرگسالی افزایش دهد.

کاترین لنز، نویسنده ارشد این مطالعه، استادیار روان‌شناسی در دانشگاه ایالتی اوهایو، می‌گوید: «اما ما نمی‌دانیم این دو مورد چگونه می‌توانند با هم تعامل داشته باشند.

ما می خواستیم بفهمیم که آیا تجربه یک آسیب مغزی تروماتیک در شرایط استرس اولیه زندگی می تواند پاسخ به آسیب مغزی را تعدیل کند یا خیر و استفاده از یک مدل حیوانی به ما امکان می دهد تا واقعاً وارد مکانیسم هایی شویم که از طریق آن این دو مورد ممکن است بر رشد مغز در زمان وقوع تأثیر بگذارند.»

لنز گفت: این اولین مجموعه از آزمایش‌ها روی موش‌ها نشان می‌دهد که پتانسیل استرس اولیه زندگی که منجر به پیامدهای سلامتی در طول عمر می‌شود، ممکن است به طور کامل درک نشود.

لنز می‌گوید: «ما دریافتیم که ژن‌های بسیار بیشتری در نتیجه دستکاری استرس اولیه ما نسبت به دستکاری آسیب‌های مغزی ما به طور متفاوت بیان شده‌اند.

استرس واقعاً قدرتمند است و ما نباید تأثیر استرس اولیه زندگی را بر مغز در حال رشد دست کم بگیریم. من فکر می‌کنم این موضوع نادیده گرفته می‌شود – اما این یک موضوع فوق‌العاده مهم بهداشت عمومی است.»

محققان به طور موقت موش های تازه متولد شده را روزانه به مدت 14 روز از مادرشان جدا کردند تا با تقلید از اثرات تجربه های نامطلوب دوران کودکی که شامل انواع رویدادهای بالقوه آسیب زا است، استرس ایجاد کنند.

در روز 15، زمانی که موش‌ها از نظر رشدی با یک کودک نوپا برابری می‌کنند، موش‌های تحت استرس و بدون استرس تحت بی‌هوشی دچار ضربه مغزی شدند یا به سر آسیبی وارد نشد. سه حالت – استرس به تنهایی، آسیب به سر به تنهایی و استرس همراه با آسیب سر – با موش‌های آسیب‌دیده و بدون استرس مقایسه شد.

استرس به تنهایی و استرس همراه با آسیب تروماتیک مغزی (TBI) نتایج قابل توجهی را ایجاد کرد. هر دو شرایط، مسیرهایی را در نورون‌های تحریک‌کننده و مهارکننده مرتبط با انعطاف‌پذیری فعال می‌کنند که توانایی مغز برای سازگاری با انواع تغییرات است – بیشتر برای ارتقای انعطاف‌پذیری، اما گاهی اوقات، زمانی که تغییرات ناسازگار هستند، منجر به پیامدهای منفی می‌شود.

بریچ گفت: «این امر ممکن است نشان دهد که مغز در حال باز شدن برای دوره جدیدی از آسیب‌پذیری است یا به طور فعال در این دوره زمانی که می‌تواند کمبودهای زندگی بعدی را برنامه‌ریزی کند، در حال تغییر است.

هر دو شرایط همچنین بر سیگنال های مربوط به اکسی توسین، هورمونی که با رفتار مادر و پیوند اجتماعی مرتبط است، تأثیر داشتند. استرس به تنهایی و همراه با آسیب تروماتیک مغزی این مسیر اکسی توسین را فعال کرد، اما آسیب مغزی به تنهایی آن را مهار کرد.

بریچ گفت: استرس و آسیب تروماتیک مغزی هر دو با رفتارهای اجتماعی غیر طبیعی مرتبط هستند، اما ما این اثرات متفاوت را با سیگنال دهی اکسی توسین می یابیم.

این نشان می‌دهد که تأثیر استرس ممکن است نحوه تغییر مغز دچار آسیب تروماتیک مغزی را تعدیل کند، زیرا درمان ترکیبی به تنهایی با آسیب تروماتیک مغزی متفاوت بود. اکسی توسین در پاسخ به استرس و ترمیم نقش دارد، بنابراین ممکن است به این معنی باشد که می تواند تعدیل کننده جالبی برای ما باشد که در آینده آن را دنبال کنیم.

در آزمایش‌های رفتاری بر روی موش‌هایی که تا بزرگسالی پیر شده بودند، فقط حیواناتی که استرس اولیه را تجربه کردند، بیشتر مستعد ورود به یک فضای باز بودند – مکانی که معمولاً باعث می‌شود جوندگان در برابر شکارچیان آسیب‌پذیر باشند.

به طور کلی، این امر نشان می دهد که آنها ممکن است در آینده خطرات بیشتری را متحمل شوند که با داده های انسانی مطابقت دارد و نشان می دهد استرس اولیه زندگی می تواند خطر ابتلا به برخی شرایط مانند اختلال نقص توجه و بیش فعالی را افزایش دهد که می تواند با رفتارهای مخاطره آمیز یا اختلالات مصرف مواد مشخص شود.

لنز گفت، داده های رفتاری که به اثرات مضر استرس در اوایل زندگی اشاره می کند، شواهد بیشتری از نیاز به پرداختن به تجربه های نامطلوب دوران کودکی را ارائه می دهد.

او گفت: «چیزهایی مانند حمایت اجتماعی و غنی‌سازی می‌توانند تأثیرات استرس در اوایل زندگی را که در مدل‌های حیوانی و در افراد نشان داده شده است، مهار کنند. می‌توان بیش از حد تاکید کرد که استرس‌های اولیه زندگی چقدر می‌توانند مضر باشند.»

منبع

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *